۰۹۱۰۰۵۵۵۵۷۰ ۰۹۱۰۰۵۵۵۵۸۰

بایگانی مقالات

شامل

بایگانی اقتصادی 1399

اسفند (1)

رابطه میان کیفیت گزارشگری مالی و سرعت با استفاده از معیارهای ترکیبی عملکرد پرتفلیو

صندوق های سرمایه گذاری مشترک به عنوان یکی از مهمترین نهادهای بازار سرمایه با جمع آوری سرمایه های اندک اما در سطح وسیع مخاطره سرمایه گذاری را به میزان قابل توجهی کاهش داده و موجب رونق و مدیریت در بازار سهام می شوند. در این میان سرمایه گذاران صندوق ها تلاش می کنند در صندوقی سرمایه گذاری کنند که متناسب با ریسک بازار و ریسک عملیاتی قابل تحمل، بازده بهینه ای کسب کنند. بنابراین سرمایه گذاران جهت انتخاب بهینه صندوق های سرمایه گذاری نیازمند ابزارهایی مانند معیارهای ترکیبی عملکرد پرتفلیو می باشند. در این مقاله با بررسی پنج معیار نسبت شارپ، نسبت ترینر، مدل 3 عامل فاما- فرنچ، آلفای جنسن (معیاری از ارزیابی ریسک در تئوری مدرن پرتفوی) و نسبت پتانسیل مطلوب (معیاری از ارزیابی ریسک در تئوری فرامدرن پرتفوی) مناسب بودن هر یک از آنها را در مقایسه با معیار بازدهی واقعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور بر اساس مبانی نظری تحقیق، پنچ فرضیه تبیین و با استفاده از داده های نمونه انتخابی از 20 صندوق مشترک مورد آزمون قرار گرفته اند. محقق با توجه به استفاده از داده های رتبه ای، فرضیه ها را از طریق آزمون همبستگی و با استفاده از دو آماره ناپارامتریک «ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن» و «ضریب همبستگی کندال» مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج این تجریه و تحلیل نشان می دهد که در بازار سرمایه ایران، بین عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک بر اساس نسبت های شارپ، نسبت ترینر، نسبت پتانسیل مطلوب، نسبت جنسن و مدل 3 عامله فاما- فرنچ با نسبت بازده واقعی همبستگی معنی داری وجود دارد. بررسی ضرایب همبستگی آماره های اسپیرمن و کندال حاکی از این است که بیشترین میزان همبستگی با بازدهی واقعی مربوط به نسبت ترینر بوده و کم ترین ضریب همبستگی متعلق به مدل سه عاملی فاما و فرنچ می باشد. بر اساس اولویت نسبت ترینر در رتبه اول، نسبت شارپ در رتبه دوم، نسبت پتانسیل مطلوب در رتبه سوم، نسبت آلفای جنسن در رتبه چهارم و نسبت مدل سه عاملی فاما و فرنچ در رتبه پنجم قرار دارد. شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵

 

ارائه مدلی برای بررسی تاثیر رسانه ها در ایجاد رغبت به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار از طریق پیام های تبلیغاتی

امروزه بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از ستون های اصلی اقتصاد هر کشور مطرح می باشد. متاسفانه در کشور ایران به دلیل آگاه نبودن سرمایه گذاران، بورس اوراق بهادار کارایی مطلوبی ندارد. تنها راه ایجاد آگاهی، ارتباط است و یکی از بهترین روش های برقراری ارتباط رسانه ها می باشند. بنابراین در این پژوهش به دنبال ارائه مدلی می باشیم که به وسیله آن بتوانیم تاثیر رسانه را بر ایجاد رغبت به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار بررسی کنیم. بدین منظور جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه و نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفته است و آزمون معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افرادی هستند که در تالار بورس اوراق بهادار تهران در سال 1393-1392 حضور می یابند و نمونه این جامعه نیز با استفاده از فرمول کوکران 157 نفر بدست آمده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهند که بین جذبه ساختاری پیام، جذبه احساسی پیام و جذبه شناختی پیام با رغبت به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار رابطه معنی داری وجود دارد. بنابراین رسانه ها در ارائه پیام جهت ترغیب به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار باید به هر سه این عوامل در ساختار پیام خود دقت کنند. یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵

 

مقایسه قانون برگزاری مناقصات با موافقت نامه ناظر بر خریدهای دولتی در سازمان تجارت جهانی

خریدهای دولتی بخش عمده ای از فعالیتهای اقتصادی کشور را تشکیل می دهد. برای مبارزه با فساد اقتصادی، ایجاد فرصت برابر برای تمام عرضه کنندگان کالاها و خدمات، ایجاد رقابت لازم برای دسترسی به کالاها و خدمات مورد نیاز دولت با کیفیت و قیمت مناسب و شفافیت بخشیدن به فرایند خریدهای دولتی، در اواخر سال 1383 قانون برگزاری مناقصات به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسید. این قانون به دلیل نسخ دهها قانون، آیین نامه و تصویب نامه – که سالها ناظر به خریدهای دولتی در وزارتخانه ها، سازمانها، موسسات دولتی و عمومی، شرکتهای دولتی و نهادها بوده است – از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. در این مقاله ابتدا پس از بررسی اصول حاکم بر قانون برگزاری مناقصات و اهداف آن، مفاد قانون نیز با الزامات و استانداردهای مندرج در موافقتنامه خریدهای دولتی سازمان تجارت جهانی مورد تطبیق قرار می گیرد. همچنین توفیق این قانون در رعایت استانداردهای بین المللی در زمینه خریدهای دولتی ارزیابی می شود. سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵

 

ارایه یک مدل دانش مبنا برای قیمت گذاری مناقصه ای به منظور بهینه سازی قیمت پیشنهادی در مناقصات

قیمت گذاری مناقصه ای برای مناقصه گران از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از جمله فعالیت های دشوار برای آنان می باشد. قیمت گذاری مناقصه ای فرآیندی پیچیده و همراه با ریسک است و پیچیدگی های مرتبط با آن بسیاری از مناقصه گران را از قیمت گذاری علمی منصرف ساخته است. در قیمت گذاری مناقصه ای عامل ریسک بعنوان یک متغیر غیرقابل کنترل و یا عامل برون زا متوجه مناقصه گران است. وجود معنی دار متغیرهای تصادفی در فرآیند قیمت گذاری، باعث عدم امکان ارزیابی های قطعی در رابطه با قیمت پیشنهادی می شود. در این مقاله مساله قیمت گذاری مناقصه ای و نحوه مدیریت ریسک آن مورد توجه قرار می گیرد. مقاله حاضر با در پیش گرفتن یک نگرش مفهومی، فلسفه قیمت گذاری مناقصه ای را مورد تجزیه و تحلیل تئوریک قرار می دهد و بر اساس آن تابع احتمال برد برای هر قیمت پیشنهادی مطابق با قیمت نرمالایز شده بر اساس میزان ترجیح مناقصه گزار را استخراج می نماید که با استفاده از آن می توان بر اساس سطح کیفیت برآورد شده، احتمال برد مناقصه را در قیمت های مختلف برآورد نمود. سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری و انجام تحلیل های کیفی اقدام به تعیین قیمت پیشنهادی به مناقصه می نماید. در نهایت مدل توسعه یافته برای یک مطالعه موردی به اجرا درآمد و نتایج حاصل از بکارگیری آن تشریح شده است. سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵

 

فهرست مقالات

بررسی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر پیش‌بینی سود نقدی سهام با استفاده از مدل‌های ترکیبی: مورد صنعت شیمیایی
مدل‌سازی فرا‌واکنشی سرمایه‌گذاران در بازار سهام با قیمت‌های OHLC روزانه
کارآفرینی، یادگیری محوری، بازارمحوری و فعالیت های منابع انسانی در هتل های چهار و پنج ستاره ایران
قیمت گذاری و بازاریابی در یک زنجیره تامین دوسطحی تحت چهار رویکرد نظریه بازی ها
شناسایی و بررسی عوامل موثر بر میزان رضایت مشتریان از خدمات بندری با استفاده از 8Ps و مدل کانو در بندر امام
صفحه ۱ از ۱۹